آیا تا به حال بی جهت در خانه خالی احساس نموده اید که تنها نیستید، اما در واقع تنها هستید؟ علم می تواند این احساس وحشتناک را شرح دهد!

به گزارش وبلاگ بروز، یکی از دشواری هایی که ما در نبرد با شبه علم و خرافه داریم که گفتگویی بین ما و باورمندان بین آنها نمی تواند شکل بگیرد و ما کلا تجربیات و حس اشخاص معتقد به آنها را کنار می گذاریم و کوشش نمی کنیم توجیهی علمی برای آنها پیدا کنیم. یعنی با آمارگیری علمی و زدودن حواشی و اغراق ها ببینیم واقعا چه می گردد که چنین باورهایی شکل می گیرند.

آیا تا به حال بی جهت در خانه خالی احساس نموده اید که تنها نیستید، اما در واقع تنها هستید؟ علم می تواند این احساس وحشتناک را شرح دهد!

برای نمونه به یکی از آنها اشاره می کنیم:

اگر تا به حال این احساس وهم انگیز را داشته اید که تنها نیستید که در حالی که مطمئن بوده اید در خانه یا اتاقی تنها هستید، این پست را بخوانید. ما معمولا تمایلی به اشتراک این احساس نداریم، چون به صورت ضمنی اشاره می نماید ممکن است تا حدی ترسو یا خرافی باشیم!

به هر حال اگر شرحی برای این حس پیدا نکنیم که به ما در پردازش این تجربه یاری کند، این مشکل جایی در درون مغز ما خوش می نماید که چرا باید این حس را داشته باشیم.

اما اکنون تحقیقات نشان می دهد که این تجربه اثیری چیزی است که ما می توانیم با استفاده از مدل های علمی فکر، بدن و رابطه بین این دو، درکش کنیم.

یکی از بزرگترین مطالعات در خصوص این موضوع در سال 1894 انجام شد. انجمن تحقیقات روانی (SPR) سرشماری توهم های خود را منتشر کرد که یک نظرسنجی از بیش از 17000 نفر در بریتانیا، ایالات متحده و اروپا بود!

این نظرسنجی با هدف درک این موضوع انجام شد که چقدر برای مردم عادی است که دیدار هایی به ظاهر غیرممکن داشته باشند که مرگ را پیشگویی می نماید!

SPR به این نتیجه رسید که یک نفر از هر 43 نفر چنین توهمی داشته است.

در سال 1886، SPR (که نخست وزیر سابق بریتانیا -ویلیام گلادستون در میان حامیان آن بودند)، مجموعه اشباح زنده ها را منتشر کرد. این مجموعه شامل 701 مورد گزارش مردمی تله پاتی، پیش آگاهی و سایر پدیده های غیرعادی بود.

به عنوان مثال، کشیشی به نام پی اچ نیوهام، از دوونپورت در پلیموث، داستان بازدید از نیوزلند را تعریف کرد، جایی که حضور شبانه او در جایی به او در خصوص سفر با قایق در سحرگاه روز بعد هشدار داد. او بعداً متوجه شد که همه کسانی که در سفر بودند غرق شده بودند.

البته در آن موقع هم از این نظرسنجی های انتقاد شد. اما کسی در پی پیدا کردن چرایی این حس نرفت.

اما چنین تجربیاتی در خانه های سرتاسر دنیا وجود دارد و علم معاصر ایده هایی برای درک آن ها ارائه می نماید.

بسیاری از این حس ها، شبیه هیپناگوژی هستند: یعنی چیزهای توهم آمیزی که در مرز خواب و بیداری اتفاق می افتند. پیشنهاد شده است که چندین تجربه مذهبی ثبت شده در قرن 19 در واقع هیپناگوژی بوده است.

باز معین شده که این تجربه ها ارتباط قوی با فلج خواب دارد که در حدود 7 درصد از بزرگسالان حداقل یک بار در زندگی رخ می دهد. در فلج خواب، عضلات ما به در خواب REM منجمد می مانند، اما فکر ما فعال و بیدار است.

اما جوامع محتلف در سراسر دنیا داستان های خاص خود را در خصوص حس مرموز شخصی دیگر در حالت تنهایی دارد. مثلا افسانه هایی در خصوص وجود راهبی کوچک با دست سوراخ شده که پرتغالی بود و (فرادینیو دا مائو فورادا) نام داشت وجود دارد که می توانست در رویا های مردم نفوذ کند. باز افسانه هایی از وجود اوگون اورو در مردم یوروبا در نیجریه وجود دارد.

در سال 2007، محققین خواب -جی الن چین و تاد جیارد استدلال کردند که اگر ما در حالت فلج خواب و آسیب پذیر از خواب بیدار شویم، غرایز ما باعث می گردد احساس خطر کنیم و فکر ما داستان پردازی ضمنی می نماید که اگر ما طعمه هستیم، باید شکارچی وجود داشته باشد.

رویکرد دیگر این است که به اشتراکات بین دیدار در فلج خواب و سایر انواع حضور احساسی نگاه کنیم. تحقیقات در 25 سال گذشته نشان داده است که تجربه حضور غیرواقعی نه تنها بدر حالت هیپناگوژیک است، بلکه در بیماری پارکینسون، روان پریشی، تجربیات نزدیک به مرگ و سوگ نیز گزارش شده. پس مستقل از حالات خاص اختلالات خواب هم تجربه حضور می توانیم داشته باشیمم.

ارتباط فکر و بدن

تجربه حضور می تواند به وسیله نشانه های بدنی تحریک گردد.

به عنوان مثال، در سال 2006، شاهار ارزی، متخصص مغز و اعصاب و همکارانش توانستند در زنی که مغزش در محل اتصال گیجگاهی-پاریتال چپ (TPJ) تحریک الکتریکی می شد، حس مشاهده شکل سایه مانندی ایجاد نمایند.

مجموعه ای از آزمایشات در سال 2014 نیز نشان داد که به نظر می رسد برهم زدن انتظارات حسی افراد باعث ایجاد احساس حضور در بعضی افراد سالم می گردد. روشی که محققان استفاده کردند این است که شما را فریب می دهد تا احساس کنید در حال لمس کمر خود هستید. برای این کار از همگام سازی حرکات شخص با رباتی که مستقیماً پشت سر قرار داشت، استفاده شد.

مغز ما با استنباط اینکه خود ما در حال فراوری آن حس هستیم، هماهنگی ایجاد می نماید. سپس، هنگامی ربات تماس غیرهماهنگ ایجاد می نماید، تجربه عجیب حس می گردد و افراد ناگهان احساس می نمایند که شخص دیگری حضور دارد: یک روح در دستگاه! پس تغییر انتظارات حسی از موقعیت، چیزی شبیه توهم را القا می نماید.

این منطق می تواند برای شرایطی مانند فلج خواب نیز صدق کند. تمام اطلاعات معمول ما در خصوص بدن و حواس ما در این زمینه مختل می گردد، بنابراین شاید تعجب آور نباشد که احساس کنیم چیزی دیگری در آنجا با ما است.

در تحقیقات بن آلدرسون دی، دانشیار روانشناسی، دانشگاه دورهام در سال 2022، اوی سعی کرد شباهت های احساس حضور در گزارش های بالینی، تمرین معنوی و ورزش های استقامتی (که به علت فراوری طیف وسیعی از پدیده های توهم آور، از جمله حضور شناخته شده اند) را دنبال کند.

در همه این موقعیت ها، بسیاری از جنبه های احساس حضور بسیار شبیه بودند: برای مثال، سوژه احساس می کرد که شخصی مستقیماً پشت سر آنهاست.

حس حضور های مرتبط حین خواب به وسیله هر سه گروه توصیف شد، اما حضور های ناشی از عوامل عاطفی مانند غم و اندوه و سوگ هم وجود دارد.

علم حضور احساسی علیرغم اینکه یک قرن است قدمت دارد، واقعاً تازه آغاز شده.

با تکمیل تحقیقات، ممکن است به یک شرح جامع برسیم یا ممکن است برای شرح همه این نمونه های حضور، به چندین نظریه احتیاج داشته باشیم.

منبع

منبع: یک پزشک

به "آیا تا به حال بی جهت در خانه خالی احساس نموده اید که تنها نیستید، اما در واقع تنها هستید؟ علم می تواند این احساس وحشتناک را شرح دهد!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "آیا تا به حال بی جهت در خانه خالی احساس نموده اید که تنها نیستید، اما در واقع تنها هستید؟ علم می تواند این احساس وحشتناک را شرح دهد!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید