پاسخ به پرسشی دیرینه؛ چرا آسمان در شب تاریک است؟

به گزارش وبلاگ بروز، با طلوع سپیده دم بر شهر برمن آلمان در 7 مه 1823، هاینریش اولبرز مقاله ای منتشر کرد که جهان را در بهت فرو برد، پس از مرگ همسر و دخترش، دکتر اولبرز کار خود را به عنوان چشم پزشک رها نموده بود تا خود را وقف علایق شبانه اش کند؛ ستارگان، ماه، شهاب سنگ ها و دنباله دارها.

پاسخ به پرسشی دیرینه؛ چرا آسمان در شب تاریک است؟

به گزارش خبرگزاری وبلاگ بروز، اولبرز شروع به مطالعه در حوزه نجوم کرد، او در دنیای آکادمیک معروفیت خوبی به دست آورد و شب های طولانی را به رصد آسمان از رصدخانه طبقه دوم خانه اش سپری کرد. در آن صبح، اولبرز به یک نتیجه عجیب رسیده بود؛ بر اساس تمام آنچه در آن موقع در خصوص کیهان شناخته شده بود، آسمان شب نباید تاریک می شد. در واقع، تمام آسمان ها باید به روشنی خورشید می درخشیدند.

بیشتر بخوانید:

داستان غم انگیز Subway Surfers حقیقت ندارد!

عکس | کانگوروها در گذشته این شکلی راه می رفتند!

اولبرز اولین کسی نبود که به این پارادوکس اشاره نمود. معمای تاریکی آسمان شب از اولبرز و شاعر ادگار آلن پو تا اخترشناسان قرن بیستم و کاوشگرهای فضایی امروزی طنین انداز شده است. مانند بسیاری از معاصران خود، اولبرز از اسحاق نیوتن و رنه دکارت پیروی کرد و معتقد بود که دنیا بی نهایت است.

اگر کیهان متناهی و ساکن بود، نیروی گرانش باید همه ستارگان را در یک نقطه مرکزی به هم نزدیک کند. اما اگر کیهان برای همواره ادامه داشته باشد، نیروهای گرانشی به طور میانه در همه جهات متعادل خواهند بود.

اما اولبرز متوجه شد که این مدل از کیهان با مشاهدات ناسازگار است. در یک دنیا بی حد و حصر پر از تعداد بی نهایت ستاره، به هر کجا که در شب نگاه می کنیم، نگاه ما باید بر سطح یک ستاره بیفتد، تقریباً به همان شکلی که هر نقطه دید در یک جنگل به یک درخت ختم می گردد.

این مسئله ای است که اولبرز در مقاله خود در 7 مه 1823 مطرح نمود: مدل کیهانی آن موقع پیشنهاد می کرد که هر نقطه در آسمان باید به میزان سطح خورشید روشن باشد. شبی نباید باشد.

اولبرز راه چارهی پیشنهاد کرد: نور ستاره های دورتر به وسیله غبار یا مواد دیگری که در فضا شناور بودند جذب می شد. اخترشناس انگلیسی جان هرشل بعداً اعلام نمود که این نمی تواند درست باشد، زیرا هر چیزی که این میزان نور را جذب کند در نهایت به میزان کافی گرم می گردد تا بدرخشد.

هنگامی که اولبرز در 2 مارس 1840 در سن 81 سالگی درگذشت، معمایی که امروزه به عنوان پارادوکس اولبر می شناسیم حل نشده بود.

هشت سال بعد، در آن سوی اقیانوس اطلس، شاعر و نویسنده ادگار آلن پو فکر کرد که پاسخی پیدا نموده است. در 3 فوریه 1848، او یک سخنرانی عمومی در خصوص ایده های خود برای 60 نفر در کتابخانه جامعه نیویورک ایراد کرد.

پو با انحراف بین متافیزیک و علم، استدلال کرد که کیهان از یک حالت ماده (یگانگی) پدید آمده است که تحت تأثیر نیروی دافعه تکه تکه شده و پراکنده شده است. این بدان معنی بود که دنیا یک کره متناهی از ماده است. اگر دنیا متناهی با تعداد کافی ستاره پر شده باشد، در هر جهتی که نگاه کنیم، یکی را نخواهیم دید. شب می تواند دوباره تاریک گردد.

مخاطبان پو در کتابخانه جامعه نیویورک از او استقبال هیجان انگیزی نکردند که او انتظارش را داشت. در اواخر همان سال، او نظریات خود را در منظومه منثور Eureka منتشر کرد که انتشار کمی داشت.

سال بعد، در 7 اکتبر 1849، پو در سن 40 سالگی درگذشت. بیش از یک قرن طول کشید تا دانشمندان شهود او را در خصوص معمای آسمان تاریک شب تایید نمایند.

در نیمه اول قرن بیستم، بسیاری از نظریه های تازه درباره کیهان ایجاد شد که به وسیله نظریه نسبیت عام انیشتین، که گرانش، فضا و زمان را به روش های تازهی شرح می داد، برانگیخت. در نیمه دوم قرن، این نظریه های کیهان شناسی شروع به آزمایش با مشاهدات کردند.

در سال 1963، ستاره شناس بریتانیایی پیتر شوئر استدلال کرد که کیهان شناسی تنها بر اساس دو واقعیت و نیم است:

واقعیت 1: آسمان شب تاریک است

واقعیت 2: کهکشان ها در حال دور شدن از یکدیگر هستند، همانطور که مشاهدات هابل در سال 1929 نشان داد.

واقعیت 2.5: محتوای دنیا احتمالاً با گذشت زمان کیهانی در حال تکامل است.

مناقشات شدید در خصوص تفسیر حقایق 2 و 2.5 جامعه علمی را در دهه های 1950 و 1960 برانگیخت. آیا دنیا اساساً ساکن بود، یا با یک انفجار مهیب شروع شده بود.

ادوارد هریسون کیهان شناس بریتانیایی در سال 1964 این کشمکش را حل کرد. او نشان داد که عامل اصلی معین نماینده روشنایی آسمان شب در واقع سن محدود ستارگان است. تعداد ستارگان در دنیا قابل مشاهده بسیار زیاد است، اما محدود است. این تعداد محدود، که هر کدام برای مدت محدودی می سوزند، در یک حجم بزرگ پخش می شوند و اجازه می دهند تاریکی بین ستارگان ظاهر گردد.

هریسون بعداً متوجه شد که این راه چاره قبلاً نه تنها به وسیله ادگار آلن پو، بلکه به وسیله فیزیکدان انگلیسی لرد کلوین در سال 1901 پیشنهاد شده بود. مشاهدات در دهه 1980 قطعنامه پیشنهادی پو، کلوین و هریسون را تایید کرد. پارادوکس اولبرز بالاخره از بین رفت.

منبع: THE CONVERSATION

227227

منبع: خبرآنلاین

به "پاسخ به پرسشی دیرینه؛ چرا آسمان در شب تاریک است؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "پاسخ به پرسشی دیرینه؛ چرا آسمان در شب تاریک است؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید