ماجراهای خانواده ای کوچک و فقیر اما شاد

به گزارش وبلاگ بروز، به گزارش خبرنگار خبرنگاران (ایبنا)، درباره اهمیت خانواده خیلی حرف ها به صورت شفاهی گفته شده و به روش های مختلف و با نظریه های متنوع از سراسر دنیا هم در کتاب ها اشاره شده است؛ اما بیایید کتاب های علمی و مفصل و روان شناسی و جامعه شناسی و برگرفته از انواع دیگر علوم را کنار بگذاریم. بیایید به سراغ قصه ها برویم که خانواده را طوری دیگر به ما نشان می دهند؛ گاهی آن قدر ملموس یا عجیب وغریب که دوست داریم به طرف چهره تک تک افراد خانواده مان برگردیم و دقیق نگاه شان کنیم و بگوییم: عجب! خانواده چه چیز عجیب و مهمیه!.

ماجراهای خانواده ای کوچک و فقیر اما شاد

اگر بخواهیم اهمیت خانواده را فقط به شیوه علمی یا توصیه گونه و نصیحت طور بیان کنیم احتمالا حتی بزرگسالان هم رغبت نمی نمایند گوش دهند یا بخوانند؛ پس دیگر از بچه ها و نوجوانان نباید انتظارهای ماورائی داشته باشیم برای درک مفهوم و ارزش خانواده.

بنابراین همان طور که اشاره شد بهتر است برویم به سراغ ادبیات: این دنیای ساده نماینده همه چیز!

در این مطلب می خواهیم رمان نوجوانی را معرفی کنیم که فضایی کاملا خانوادگی دارد. رمان ماجراهای خانواده پِپر داستان خانواده ای کوچک و فقیر است که سعی دارند به آرزوهایشان برسند. آنها در دهکده کوچکی به نام بَدگِرتاون و در خانه ای قهوه ای رنگ زندگی می نمایند. زندگی برای پِپرها سخت است؛ چرا که وقتی فرنسی، کوچک ترین بچه، نوزاد بود، آقای پپر فوت نموده بود. زندگی برای خانم پِپر و پنج فرزندش، بِن، پالی، جوئل، دیوی و فِرُنسی به سختی اما با خوشی، خنده های گرم و عشقی سرشار می گذرد.

خانم پپر سخت کار می نماید تا پول خرید غذا و پرداخت اجاره خانه را به زحمت جور کند. هر روز، با اشتیاق مشغول خیاطی اش می گردد. او کت می دوزد و همه جور لباسی را رفو می نماید. خانم پِپر مشتاقانه خیاطی می نماید تا نیازهای خانواده اش را تأمین کند. بچه ها او را مامزی صدا می زدند. آنها که به مادرشان عشق می ورزند نیز هرطور که بتوانند به او یاری می نمایند. با وجود تمام مسائل آنها خانواده شادی هستند.

فقط یک چیز کم بود؛ پپرها اصلا مدرسه نرفته بودند. آنقدر کارهای روزمره زیاد بود و پول شان اندک که بچه ها مجبور بودند هر روز تا جایی که می توانستند، کار نمایند. خانم پپر، همان طور که انگشت هایش را روی کتی که داشت می دوخت حرکت می داد، با خودش عهد کرد: باید هرجور شده اونا رو به مدرسه بفرستم. باید این کارو بکنم. یاری به مامان بزرگ ترین هدف همه بچه ها بود.

بن و پالی ساعت ها وقت صرف می کردند تا نقشه های سری بکشند و با یکدیگر یواشکی در این باره صحبت می کردند که چطور یک روز مادرشان را شگفت زده نمایند؟ اما زمانی که خطر یکی از آنها را تهدید می نماید، پسری کوچک باید تصمیمی بزرگ بگیرد؛ اینکه چگونه می تواند از وقوع حادثه جلوگیری کند!

عناوین فصل های کتاب عبارت اند از: روزهای شادی در خانه کوچک قهوه ای، غافلگیری برای تولد مامزی، گرفتاری پشت گرفتاری، روزهای سخت پالی، سرخک، همه جا سرخک، غافلگیر کردن پالی، جاسپر می آید، پنجشنبه آمد و رفت، اما از جاسپر خبری نشد، مهمان غیرمنتظره، اولین کریسمس واقعی، پالی به سفر می رود، استقبال گرم، ماجراجویی بزرگ فرنسی و غافلگیری بزرگ برای پالی و فرنسی.

در بخشی از متن کتاب می خوانیم:

نیمی از صبح گذشته بود که دکتر فیشر از راه رسید تا ببیند چه مسئله ای برای چشم های پالی پیش آمده است. دکتر با لحن تندی گفت: از چشم هات خیلی کار کشیدی؟ بعد پرسید: پالی مشغول چه کاریه؟

خانم پپر پاسخ داد: همه کار. پالی همه کار انجام می ده.

دکتر خاطرنشان کرد: خب، دیگه کاری انجام نمی ده. شرایط چشم هاش خیلی بده.

فرُنسی خودش را روی پای دکتر انداخت و با گریه گفت: نه! پالی من رو مریض نکنین.

دکتر فیشر، با مهربانی فرنسی را از پاهایش جدا کرد و او را توی تختخوابش خواباند. او به فرنسی اطمینان داد: دختر کوچولو، ما می خوایم حال پالی رو کاملا خوب کنیم. وقتی درمانش کنیم، می تونه مثل روز اول، خوب ببینه.

هریت لوتروپ نویسنده آمریکایی که با نام مستعار مارگارت سیدنی نیز شناخته می گردد (22 ژوئن 1844- 2 آگوست 1924)، علاوه بر نوشتن داستان های محبوب بچه ها، پس از مرگ شوهرش، شرکت چاپ و نشر دانیل لوتروپ را اداره کرد. آنها پس از خرید خانه روستایی The Wayside، سخت کوشش کردند تا این خانه را به مرکز زندگی ادبی تبدیل نمایند.

انتشارات کتاب های بنفشه (واحد کودک و نوجوان انتشارات قدیانی) کتاب ماجراهای خانواده پِپر نوشته مارگارت سیدنی را با ترجمه پرستو عوض زاده در 112 صفحه و به قیمت 15 هزار تومان منتشر نموده است.

منبع: ایبنا - خبرگزاری کتاب ایران

به "ماجراهای خانواده ای کوچک و فقیر اما شاد" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ماجراهای خانواده ای کوچک و فقیر اما شاد"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید